ای وای من که ماه محرم تمام شد
ماه عزا و نوحه و ماتم تمام شد
از “کاف” و “ها” گذشته به “…رکزا” رسیده است(۱)
فصل نزول سوره ی مریم تمام شد
خاموش محتشم که دلم غصه دار گشت
“باز این چه شورش است…” در عالم تمام شد
بر روی پشت بام حسینیه چاووشی
گفتا به آه و ناله دمادم : “تمام شد”
امسال هم برای غمش کم گذاشتم
افسوس میخورم سه دهه غم تمام شد
اصلا خوشابحال کسی که به او رسید
وقتی زمان توبه ی آدم تمام شد
من بیشتر برای همین غصه میخورم
-هیهات- رزق و روزی اشکم تمام شد
گفتم بیایم و نمکت روزی ام شود
دیر آمدم؟مگرکه غذاهم تمام شد ؟
از آخرین غروب محرم دلم گرفت
رقص جنون بیرق و پرچم تمام شد
****
گفتم غروب و سوی حرم دل روانه شد
با روضه های او غزل ام جاودانه شد
ارباب بی کفن شه شیب الخضیب حسین(ع)
دور از وطن فتاده و خدالتریب حسین (ع)
شاعر: عليرضا خاكساري
(۱) ابتدای سوره ی مریم (كهيعص - ذِكْرُ رَحْمَةِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا …) و آیه ی آخر سوره ی مریم (…وَكَمْ
أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً )
[سه شنبه 1393-10-02] [ 10:23:00 ب.ظ ]